**ای عمو جان یا حسین جان جانان یا حسین ** عمه جان بنگر عمو از صدر زین افتاده است زینت دوش نبی روی زمین افتاده است بی سپاه و بی سپهدار و غریب و تشنه لب از لبش حتی دم هل من معین افتاده است عمه جان آخر چه شد کارش به این جا ها کشید حضرت بالا نشینم را ببین افتاده است من که می دانم تو از ما نیز با غیرت تری پس چرا تو ایستادی شاه دین افتاده است؟ کاش دست من بلاگردان دست او شود ساربان چشمش به انگشت و نگین افتاده است گاه روی دست و پا و گاه زیر دست و پا این عموی ماست افتاده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دلنوشته های کنکوری روزهای زندگی من???????? خدمات لوله کشی و تاسیسات 09185252289 طرح توجیهی جیره نویسی نقشه کشی دامداری و کشاورزی پارس فوتبال اخبار سایت بلگ بیست تکیه گاه واژه ها هیرساگل خبر فوق العاده